کد مطلب:108955 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:204

خطبه 033-در راه جنگ اهل بصره












[صفحه 183]

خطبه النعل گفت عبداله پسر عباس داخل شدم بر امیرالمومنین علیه السلام در ذی قار و او می دوخت كفش خود را پس فرمود برای من چیست قیمت این كفش گفتم قیمتی نیست برای آن پس فرمود علیه السلام به خدا سوگند این دوست تر است به من از حكومت شما مگر اینكه برپا دارم حقی را یا دفع كنم باطلی را پس از آن بیرون آمد و خطبه خواند برای مردم و فرمود به راستی خداوند پاك برانگیخت محمد را صلی الله علیه و آله و نبود كسی از عرب بخواند كتابی و نه ادعا كند پیامبری را پس راند مردم را تا جای داد ایشان را در جای خودشان و رسانید آنها را به جای رستگاریشان تا راست شد نیزه های آنها وآرام گرفت جای پای آنها آگاه باشید به خدا سوگند بودم من در میان رانندگان آن لشكر كفر تا پشت كردند تمامی آنها عاجز نشدم و ترسناك نشدم و به راستی این رفتن من (برای جنگ بصره) برای مانند آن است پس می شكافم باطل را تا بیرون آید حق از پهلوی آن چیست مرا با قریش به خدا سوگند جنگ كردم با ایشان در حالیكه كافر بودند و جنگ می كنم با آنها در حالی كه گمراه شده اند من صاحب آنها هستم دیروز همانطور كه من صاحب آنهایم امروز به خدا سوگند انتقام نمی كشد از ما قریش مگر اینكه خ

داوند برگزید ما را بر آنان پس داخل كردیم آنها را در گروه خود


صفحه 183.